|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای بیرقی
حمید بیرقی، دوره 12، شماره 24 - ( پائیز و زمستان 1397 )
چکیده
چکیده
پس از تسلیم مهاربندها در قابهای دارای مهاربندهای کمانش تاب تحت زلزلههای شدید، ناچیز بودن سختی پسا تسلیم آنها موجب ناتوانی سازه در برگشت به حالت اولیه شده و امکان جابجایی ماندگار قابل توجه وجود دارد. برای کاهش جابجایی ماندگار در سازه راهکارهای مختلف وجود دارد. در این پژوهش پاسخ لرزه ای سازه دارای یک خرپای قائم الاستیک همراه قاب با مهاربندهای کمانش تاب بررسی میشود. پاسخهای حاصل از این سیستم تحت اعمال زلزله با پاسخهای قاب با مهاربند کمانش تاب بدون خرپای الاستیک مقایسه شود. وجود یک خرپای قائم قوی که اساساً رفتار الاستیک داشته باشد میتواند موجب ایجاد جابجایی نسبی بین طبقه ای تقریباً یکسان در همه طبقات شود. در چنین سیستمی، پای خرپای قائم الاستیک به صورت مفصلی به زمین اتصال مییابد، به گونهای که امکان دوران برای کل خرپا مهیا است؛ کلیه اعضای خرپای قائم از جمله اعضای مورب تحت نیروی لرزهای در محدوده الاستیک باقی میمانند، در حالی که سایر مهاربندها که از نوع کمانش تاب هستند، در زلزلههای شدید به ناحیه پلاستیک وارد میشود و شکلپذیری و اتلاف انرژی را برای سیستم تأمین میکنند. سازههای مورد تحقیق در ابتدا طبق آیین نامه های طراحی متداول طراحی میشوند و سپس با تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی تحت اثر نگاشتهای زلزله و همچنین تحلیل استاتیکی غیرخطی نتایج مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. بهطور متوسط برای سازههای مورد بررسی، در اثر بکارگیری خرپای قایم در قاب با مهارند کمانش تاب مقدار جابجایی نسبی بین طبقه ای باقیمانده از عدد 33/1درصد به عدد 58/0 درصد کاهش نشان میدهد.
حمید بیرقی، دوره 13، شماره 25 - ( بهار و تابستان 1398 )
چکیده
استقبال از سازه های دارای مهاربند کمانش ناپذیر در دو دهه اخیر فزونی یافته است. اتلاف انرژی نسبتاً زیاد و شکل پذیری مطلوب از جمله ویژگیهای این سیستم و کنترل جابجایی ماندگار و همچنین تغییر مکان جانبی نسبی طبقات در زلزله از چالشهای آن است. در این مقاله، رفتار سازه های قاب ساده دارای مهاربند کمانش تاب با و بدون میراگرهای مایع لزج با ارتفاع میان مرتبه و بلند مرتبه تحت اثر زلزله حوزه دور از گسل و نزدیک گسل مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا سازه ها با بکارگیری روش تحلیل دینامیکی طیفی و آیین نامه های معتبر، تحلیل و طراحی شدند. در ادامه، مدل غیر خطی سازه ها در نرم افزار PERFORM-3D تهیه شدند و تحلیل تاریخچه زمانی غیر خطی انجام شد. پاسخ سازه ها مورد بررسی و قیاس قرار گرفت. نتایج نشان میدهد جابجایی نسبی بین طبقه ای در سازه دارای مهاربند کمانش تاب با میراگر مایع لزج تحت زلزله حوزه دور نسبت به سازه بدون میراگر، حدود 30 درصد کاهش دارد که مقدار متناظر تحت زلزله حوزه نزدیک حدود 15 درصد است. به علت غیر همفاز بودن مقادیر جابجایی نسبی و سرعت نسبی بین طبقه ای، بکارگیری سیستم ترکیبی میتواند به کنترل بهتر پاسخهای سازه منجر گردد.
حمید بیرقی، دوره 15، شماره 34 - ( زمستان 1400 )
چکیده
در این مقاله، دیوار هسته بتن مسلح دارای مهار بازویی با المانهای کمانش تاب با استفاده از تحلیل طیف پاسخ سنتی (متداول) طراحی میشوند. سپس، تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی در نرم افزار Perform-3D انجام شده و پاسخهای مهم سازه نظیر دریفت بررسی میشوند. نشان داده میشود که در روش طرح متداول، پلاستیسیته میتواند در هرجایی از دیوارهسته، به ویژه بالاتر از تراز مهار بازویی گسترش یابد. در رویکرد این پژوهش به دلیل عملکرد مهاربازویی، تشکیل سه مفصل پلاستیک در دیوار هسته ارجح است. برای طراحی خمشی سه مفصل پلاستیک و مفهوم طراحی ظرفیت برای طراحی خمشی مناطق دیگر، یک روش ترکیب مدال جدید پیشنهاد و استفاده شده است. در روش پیشنهادی، به منظور بدست آوردن لنگر طراحی مفصل پلاستیک هسته از مقادیر مختلف ضریب رفتار برای مدهای مختلف استفاده شد. سه منطقه مستعد مفصل پلاستیک شناسایی شد؛ پای هسته، ناحیه مجاور بالا و مجاور زیرین مهار بازویی. این مناطق برای تشکیل مفاصل دارای اولویت هستند. نتایج به دست آمده از تحلیل تاریخچه زمان غیر خطی نشان داد که پلاستیسیته در نواحی مفصل پلاستیک از پیش تدبیر شده گسترش یافته و تقاضای شکل پذیری انحنا در سه مفصل دارای مقادیر متعادل است. علاوه بر این، پلاستیسیته در سایر مناطق خارج از ناحیه مفصل در هسته گسترش نمییابد. روش پیشنهادی منجر به تقاضای لنگر کمتری در پای هسته و مقادیر کمتر دریفت نسبت به روش معمول میشود. تقاضای لنگر بدست آمده از رویکرد پیشنهادی 75/0 برابر تقاضای لنگر بدست آمده از رویکرد معمولی است و روش پیشنهادی منجر به حدود 20٪ کاهش در حداکثر دریفت بین طبقه ای میشود. تقاضای برشی پایه در دو روش تقریباً یکسان است. همچنین نیاز کرنش در هسته مهاربند در حد مجاز است.
دکتر حمید بیرقی، دوره 17، شماره 40 - ( تابستان 1402 1402 )
چکیده
در این مقاله، رفتار لرزهای قابهای مهاربندی شده با آلیاژ حافظهدار شکلی و مهاربند کمانشتاب در آرایشهای مختلف همگرا همراه با قاب خمشی بهعنوان یک سیستم دوگانه در معرض زمینلرزه بررسی شد. قاب مهاربندی شده در این پیکربندی شامل مهاربندهای کمانشتاب فولادی، مهاربندهای با آلیاژ حافظهدار شکلی یا ترکیبی از مهاربندهای مذکور است. سازهها با سیستمهای پیشنهادی ابتدا طبق آییننامهها طراحی شدهاند. سپس مدلهای غیرخطی سازههای در نرمافزار سایزمواستراکت توسعه داده شده و تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی انجام شد. تحلیلها تحت مجموعه رکوردهای زلزله در حوزه نزدیک در سطح زلزله حداکثر و سطح زلزله طرح انجام شد و پاسخ سیستمها بررسی و با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان میدهد حداکثر تقاضای جابهجایی نسبی بین طبقهای باقیمانده برای مدل با مهاربند کمانشتاب در سطح زلزله حداکثر و سطح زلزله طرح به ترتیب حدود 2 و 1/2 درصد است و برای مدل آلیاژ حافظهدار شکلی تقریباً 0/28 و 0/11 درصد است. قابلذکر است که در دستورالعمل سازه بلند لسآنجلس میانگین حداکثر جابهجایی نسبی بین طبقهای باقیمانده مجاز 1 درصد است. بهعلاوه در هیچکدام از رویکردهای سازهای مذکور، مقدار جابهجایی نسبی بین طبقهای و همچنین مقدار کرنش هسته مهاربندهای فولادی و آلیاژ حافظهدار شکلی از مقدار مجاز فراتر نمیرود.
|
|
|
|
|
|