|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای جذب انرژی
پرویز عبادی، سعید فرجلومنش، دوره 11، شماره 21 - ( 6-1396 )
چکیده
سیستم دیوار برشی فولادی در دهههای اخیر مورد توجه محققان و مهندسان قرار گرفته است. طراحی دیوارهای برشی فولادی معمولاً با اختصاص کل برش طبقه به ورقها و طراحی قابهای پیرامونی برای تمام نیروی انتقال یافته از ورقها به قابهای پیرامونی انجام میگیرد و از مشارکت قابها در تحمل برش طبقه صرفنظر میگردد. در این تحقیق ابتدا یک روش طراحی مبتنی بر ظرفیت دیوارهای فولادی و قابهای پیرامونی براساس ظرفیت مورد نیاز برشی در طبقات ساختمان ارائه شده است. سپس دیوارهای فولادی با توجه به منحنیهای اندرکنش قاب-ورق (PFI) برای درصدهای مختلفی از برش طبقات طراحی و پارامترهای لرزهای آنها با استفاده از مدلسازی عددی و نرمافزاری با یکدیگر مقایسه گردیدهاند. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که استفاده از روشهای رایج طراحی و اختصاص کل برش طبقه به دیوار فولادی و صرفنظر از ظرفیت قاب پیرامونی میتواند منجر به طراحی دست بالا برای سیستم گردد. در حالیکه اگر طرح لرزهای این سیستم با در نظر گرفتن مجموع ظرفیت ورق فولادی و قاب پیرامونی انجام گردد طراحی سیستم به مراتب مهندسیتر و اقتصادیتر میگردد.
دکتر پرویز عبادی، محمود گلی، دوره 15، شماره 32 - ( 6-1400 )
چکیده
آییننامهها و کدهای طراحی لرزهای ساختمانها استفاده از فولاد مقاومت بالا را در سیستم باربر جانبی ساختمانها محدود نمودهاند که به دلیل شکلپذیری کمتر این نوع فولاد میباشد. با این وجود، میتوان از فولادهای نرمتر با گرید پایینتر در طراحی سیستمهای باربر جانبی ساختمانی و از جمله مهاربندهای ضربدری استفاده نمود. از طرفی، در آییننامههای طرح لرزهای ساختمانها، تفاوت چندانی بین پارامترهای لرزهای فولادهای با گریدهای مختلف در نظر گرفته نمیشود. در این تحقیق اثرات استفاده از فولادهای با گریدهای مختلف در رفتار لرزهای سیستم مهاربندی ضربدری تحت تحلیلهای دینامیکی غیرخطی بررسی گردیده است. قابهای 4، 8 و 12 طبقه برای منطقه با خطر لرزهخیزی خیلی شدید بر اساس روشهای متداول آییننامههای ساختمانی و دو نوع گرید مختلف فولاد طراحی شدهاند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که قابهای طراحی شده با مهاربند از نوع فولاد گرید پایینتر کارایی لرزهای بالاتری را تحت زلزلههای حوزه نزدیک و دور دارند. همچنین در بررسی قابها تحت شتابنگاشتهای حوزه نزدیک، بخصوص با ویژگی جهتپذیری پیشرونده گسل، پاسخها شدیدتر بوده و تغییرمکانهای بزرگتری در قابها ایجاد گردیدند.
عبدالله چراغی، دوره 15، شماره 34 - ( 11-1400 )
چکیده
در این مقاله با بررسی رفتار مهاربندهای همگرا، راهکاری جهت بهبود عملکرد آنها ارائه گردیده است. استفاده از مقطع دوبل ناودانی از پرکاربردترین پروفیلها در عضو اصلی مهاربند محسوب شده که به دلیل عدم تقارن محسوس ممان اینرسی و بالطبع نسبت لاغری و شعاع ژیراسیون نسبت به دو محور اصلی، عملاً وقوع کمانش زود هنگام نسبت به محور ضعیفتر موجب رفتار غیر شکلپذیر و از دست رفتن قسمتی از ظرفیت مقطع میگردد. همچنین در مرحله طراحی نیز ظرفیت باربری فشاری مجاز مقطع، تابع محور ضعیفتر بوده که موجب غیر اقتصادی شدن آن میشود. لذا با توجه به بررسیهای انجام شده بر روی پروفیلهای ناودانی، مقاطع دوبل در سایزهای مختلف به 2 گروه ضعیفتر نسبت به محور X و نسبت به محور Y تقسیم بندی شده و ضعف آنها با افزودن ورق یا پروفیلهای فولادی به منظور یکسان سازی ممان اینرسی نسبت به هر دو محور جبران گردیده است. سپس تأثیر پروفیل اصلاح شده با استفاده از تحلیلهای استاتیکی غیرخطی توسط نرمافزار اجزای محدود آباکوس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از بهبود محسوس عملکرد لرزهای مهاربند داشته به طوری که ظرفیت جذب نیروی فشاری به ترتیب به میزان 25-11 درصد در نمونههای مختلف ارتقا یافته است. با توجه به سهولت اجرا و افزایش هزینه نسبتاً پایین به نظر میرسد استفاده از روش مذکور میتواند جهت بهبود عملکرد مهاربندهای همگرا در دستور کار قرار گیرد.
|
|
|
|
|
|