|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای عملکرد لرزهای
دکتر محمد یکرنگ نیا، میلاد عابدی قر، دوره 15، شماره 33 - ( 10-1400 )
چکیده
باتوجه به افزایش هزینههای ساخت سازههای جایگزین، انتظار میرود که ایجاد تکنیکهای جدید جهت تسریع در بازگرداندن سازههای آسیبدیده از زلزله، به سرویسدهی و اسکان ساکنین، منجر به کاهش قابلتوجه هزینهها شود. در این میان یکی از روشهایی که میتواند مورد استفاده قرار گیرد، شاقول کردن مجدد سازه میباشد که استفاده آسان، هزینه نسبتاً کم و سرعت اجرای مناسبی دارد. در این تحقیق به روش تحلیلی، سه مدل سازه قاب خمشی فولادی با تعداد طبقات متفاوت سه، نه و بیست طبقه، به کمک نرمافزار اجزای محدود Abaqus، مورد تحلیل دینامیکی غیرخطی قرار گرفته است. مدلهای مورد مطالعه، تحت چندین رکورد مختلف در شدتهای مختلف قرار گرفتهاند. هر رکورد، تحت سه حالت مجزا به هر مدل اعمال شده است. در حالت اول تنها یک رکورد زلزله به تنهایی به مدل اعمال گردیده است که مصداق وقوع یک زلزله به تنهایی است. در حالت دوم، تحلیلها با تاثیرپذیری از تحلیلهای قبلی و عدم شاقول شدن بررسی شده است. در حالت سوم، تحلیلها مشابه حالت دوم تحت توالیهای لرزهای قرار گرفته است با این تفاوت که پس از اعمال هر شدت زلزله و قبل از اعمال شدت بعدی، جابجاییهای پسماند هر طبقه صفر شده است که این اقدام مصداق شاقول کردن سازه میباشد. با بررسی منحنیهای بهدست آمده استنتاج شد که در بیشتر حالات، سری دوم تحلیلها یعنی تحلیلهایی با تاثیرپذیری از تحلیلهای قبلی و عدم شاقول شدن بهعلت داشتن تأثیرات باقیمانده قابل توجه هر زلزله بر روی زلزله بعدی، دارای بیشترین گریز بیشینه و گریز پسماند میباشند.
دکتر حامد نوفرستی، مهندس محمدحسین رزمخواه، دکتر محسن گرامی، دوره 18، شماره 43 - ( 4-1403 )
چکیده
در روند اجرای سازههای فولادی با اتصالات پیچی، ابتدا پیچها توسط کارگران بهصورت موقت بسته شده و به اصطلاح سفت میشوند، در این متن آن را بست اولیه نامیدهایم. پس از اجرای اتصالاتِ چند قسمت مختلف بهصورت بست اولیه، در مراحل بعدی ساخت، پیچهای اتصال پیشتنیده میگردد؛ بهطوریکه حداقل نیروی پیشتنیدگی آییننامهای در آنها ایجاد شود. در این متن مرحلۀ پیشتنیدهکردن پیچهای اتصال فلنجی با عنوان بست ثانویه شناخته میشود. بنابراین در روند اجرای سازه های فولادی با قاب خمشی به کمک اتصالات از پیش پذیرفتۀ ورق انتهایی، اثرات توالی ساخت از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است، چراکه در دوران ساخت، با توجه به حالت های مختلف ساخت حاکم بر شرایط اجرای پروژه، تأخیر در بست ثانویۀ اتصالات، عدم تکمیل سیستم مهار جانبی سازه و از طرفی احتمال رخداد زلزله های با بزرگای مختلف میتواند منجربه خرابی سازه بهصورت موضعی و یا کلی شده و نهایتاً منجربه تحمیل هزینه های گزاف بر پروژه گردد. در این تحقیق از شتابنگاشتهای پیشنهادی توسطFEMA-P695 (ATC-63) با ماهیت دور از گسل استفاده گردید و سپس با استفاده از منحنیهای شکنندگی به بررسی میزان آسیبپذیری اتصال BUEEP پرداخته شده است. با عدم اجرای بست ثانویه در سازه، رفتار اتصالات بهصورت نیمهصلب بوده و بحث میرایی و کاهش نیاز لرزهای ناشی از آن محسوستر میباشد. این روند بیشتر در شتابهای پایینتر قابلمشاهده بود. بهطورکلی در سطوح عملکرد جزئی و متوسط، تأثیر عدم اجرای بست ثانویه با توجه به لقی اتصالات و نیاز به دریفتهای پایینتر تا رسیدن به این سطح از عملکرد، بیشتر میباشد.
مهندس امیر غفوری نژاد، دکتر مهدی علیرضایی، دکتر سید محمد میرحسینی، دکتر احسان اله ضیغمی، دوره 18، شماره 43 - ( 4-1403 )
چکیده
تجربه های بهدستآمده از زلزلههای گذشته و عملکرد لرزهای ضعیف بعضی از سازهها در این مواقع، نیاز به استفاده از سیستمهای نوین لرزهای را نشان می دهد. این امر بررسیهای بیشتر سیستمهای لرزهای جانبی سازه مانند میراگرهای اتلافکنندۀ انرژی برای بهبود عملکرد لرزهای سیستمهای موجود را ضروری می نماید. میراگرهای انرژی بهصورت کلی به دو دسته میراگرهای مبتنی بر سرعت مانند میراگرهای ویسکوز و میراگرهای مبتنی بر تغییرمکان مانند میراگرهای تسلیمی و اصطکاکی تقسیم میشوند. میراگرهای اصطکاکی یکی از مؤثرترین وسایل مستهلککنندۀ انرژی در سازه هستند که در آن بدون ایجاد خرابی (تسلیمشدگی) و با مکانیزم ایجاد اصطکاک میتواند انرژی لرزهای را مستهلک کند. در این مقاله سیستم جدیدی از ترکیب قاب مهاربندی زانویی (KBF) و میراگر اصطکاکی (KBFD) مورد مطالعه قرارگرفته است. میراگر مورد استفاده بهصورت یک میراگر اصطکاکی خطی با شیار لوبیایی است. هدف از قراردادن میراگر اصطکاکی در این پیکربندی کمک به جلوگیری از کمانش خارج از صفحۀ مهاربند مجهز به میراگر و استفادۀ حداکثری از ظرفیت میراگر جهت بهبود عملکرد لرزهای KBF میباشد. در این مقاله ابتدا صحتسنجی مدل المان محدود KBFD با استفاده از نتایج آزمایشگاهی صورت گرفته است. سپس با درنظرگرفتن شش نوع قاب KBFD که در آن نیروی پیشتنیدگی میراگر اصطکاکی بهعنوان پارامتر متغیر در نظر گرفته شده، مورد مطالعه قرار گرفته اند. این مطالعات شامل انجام تحلیل پوشآور جهت محاسبۀ پارامترهای لرزهای سازه همچون ضریب شکلپذیری و ضریب رفتار سازه بود. نتایج حاصل از این تحلیل ها نشاندهندۀ بهبود عملکرد لرزه ای KBFD نسبت به KBF است بهصورتیکه ضریب شکل پذیری و ضریب رفتار سازه افزایش یافته است. بر اساس نتایج حاصله با افزایش نیروی پیشتنیدگی، ضریب رفتار نیز افزایش و مابین 9/7 تا 9 پیشنهاد می گردد. همچنین این قاب ها برای مطالعۀ بیشتر رفتار لرزه ای، تحت اثر بارگذاری چرخه ای قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل قاب ها به صورت منحنیهای هیسترزیس، سختی اولیه و سکانتی، مقاومت قابها، شکلپذیری، ضریب رفتار، انرژی مستهلکشده و میرایی ویسکوز معادل چرخهای گزارش شده است. نتایج بهدستآمده بیانگر این حقیقت هستند که با عملکردن میراگر اصطکاکی، کاهش نیاز لرزه ای بر روی مهاربند و ستون ها بهخوبی صورت می گیرد. همچنین منحنیهای هیسترزیس بهدستآمده، سطح بالایی از اتلاف انرژی زلزلۀ ورودی و عملکرد مناسب لرزهای قابها با پیکربندی پیشنهادی را نشان می دهند.
دکتر محمدسهیل قبادی، مهندس محمدرضا ایوبی، دوره 21، شماره 46 - ( 12-1403 )
چکیده
در این مقاله به روش طراحی و ارائۀ جزئیات مقاومسازی اتصالات خمشی با ستونهای جعبهای و بالپهن پرداخته شده است. در اتصال پیشنهادی هر بال تیر با استفاده از سختکنندههای T شکل به بال ستون متصل و ورقهای روسری و زیرسری بهدلیل کیفیت نامطلوب جوش اتصال حذف شدهاند. عملکرد لرزهای اتصال معرفیشده بهعنوان اتصال خمشی صلب بهصورت تحلیلی با استفاده از روش اجزای محدود با دقت بالا ارزیابی شده است. سپس بررسی اتلاف انرژی با استفاده از تشکیل مفصل پلاستیک در تیر و خارج از ناحیۀ اتصال با توجه به معیار توزیع تنش فونمیسز و کرنش پلاستیک معادل کنترل شده است. نتایج منحنیهای هیسترزیس نشان داد که نمونهها قبل از تجربۀ 20% کاهش مقاومت، به زاویه دوران 6% رادیان رسیدند و اتصال تقویتشده بهعنوان یک اتصال خمشی صلب برای استفاده در قابهای خمشی ویژه مطابق با آییننامۀ AISC 341-22 قابلقبول است.
|
|
|
|
|
|